از طبیعت چوفرا رفت زنند شبا سنگ در جهانی که به پرواز درآید با جنگ چون سواری به نهد پا به رکاب هورنگ به تخیل قدمی گر زند او در میدان لشکر جهل به درد توانا سرهنگ ثباتی نپذیرد که ز هر چهره گل گر بگیرد به بغل پیچک خارو را تنگ چونکه شد منفعل از نور خداوند جهان مرگ رنگین بپذیرد نه حیاتی بانند همچو خامی به خطای صفحه پویایی را سست و لرزان نکند او به صبوری گلرنگ چه داوود به کاشانه علم و تدبیر نشود قطرهای از بحرالعلومی خوشرنگ داوود خوانساری نغمه های داوود ۹۱
داوود ,خوشرنگ ,طایر ,گر ,گشوده ,عقل ,طایر عقل ,گشوده پروبالی ,پروبالی خوشرنگ ,عقل گشوده ,همچو خامی ,گشوده پروبالی خوشرنگ
درباره این سایت