آمده ام در حرمت ای شها
لطف نما و گره ام را گشا
صید م و در دام بلا ماندهام
از کف صیاد نمایم رها
کمتر از آن آهوی صحرا نیم
ضامن آهو نظری کن به ما
دست توسل زده ایم دامنت
چونکه تویی مظهر جود و سخا
درد دل جمله درماندگان
از ره لطفت بنمای دوا
گنبد تو نور دل رهروان
پنجره فولاد تو دارالشفا
بارگهت چشمه خورشید و مه
مشرق ایران ز تو دارد صفا
همچو کبوتر شده ام از قضا
پر بزنم گرد وجودت رضا
جان جوادت علی موسی الرضا
حاجت( داوود) تو بنما روا
داوود خوانساری
نوای داوود ۹۵
تو ,ام ,دل ,حرمت ,آمده ,ای ,آمده ام ,در حرمت ,حرمت ای ,ام در ,مه مشرق ایران
درباره این سایت