( چنان کاری نگاهت با دلم کرد
که موج زله با ارگ بم کرد)
در و دیوار دل از هم بپاشید
بنای خوش نما را سربه هم کرد
چو یک سروی دل آرا رسته بودم
خم ابروی تو قامت چه خم کرد
زشوق وصلت ای گل با چه حالی
دو چشم منتظر را همچو یم کرد
اگر خواهی قصاص دل نمایی
توان با یک نگاهی گونه نم کرد
قد (داوود) را همچون کمانی
فراق روی تو از درد و غم کرد
داوود خوانساری
۸۹ نغمه های داوود
دل ,هم ,یک ,داوود ,دلم ,چنان ,با دلم ,کاری نگاهت ,نگاهت با ,چنان کاری ,دل نمایی توان
درباره این سایت